تأثیر استفاده از سطوح مختلف کنجالۀ میکس در جیرۀ میش های شیرده بر مصرف خوراک، فعالیت آنزیم‌های هیدرولیتیک و فراسنجه‌های شکمبه‌ای ‏

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

2 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

3 گروه تغذیه دام و طیور - دانشکده علوم دامی -دانشگاه علوم کشاورزی و منا بع طبیعی گرگان-گرگان-ایران

4 4دانشجوی کارشناسی ارشد گروه تغذیه دام و طیور، دانشکده علوم دامی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

چکیده

چکیده
زمینه مطالعاتی: برای حفظ موضع رقابتی در بازار جهانی، صنعت دام به‌طور فعال به‌دنبال استراتژی‌های پایدار و عملی است. هدف این استراتژی‌ها تولید و تأمین پروتئین غذایی و مواد معدنی است، در حالی که به‌طور همزمان از عملکرد مناسب و حفظ سطح سلامت بهینۀ حیوان اطمینان حاصل شود. با افزایش تقاضای جهانی برای تولید دام و طیور، شناسایی مواد خام جایگزینی که می‌تواند جایگزین کنجالۀ سویا شود به‌طور فزاینده‌ای حیاتی شده است. کنجالۀ سویا از دیرباز به‌عنوان مناسب‌ترین مکمل گیاهی تأمین‌کننده احتیاجات پروتئینی در جیرۀ دام مورد استفاده قرار گرفته است. اما به‌دلیل وجود مشکلاتی مانند نوسانات قیمت محصول، خروج ارز از کشور و افزایش قیمت تمام شدۀ جیره، استفاده از آن با محدودیت‌هایی مواجه شده است. درصد بالایی از کنجالۀ سویا در شکمبه تجزیه شده و پروتئین آن به‌نفع ساخت پروتئین میکروبی تجزیه می‌شوند که این امری نامطلوب است. کنجالۀ میکس، نام مخلوطی‌ست که حاوی مقادیری از پودرگوشت بدون خون، ضایعات پنبه، سبوس شالی، سبوس گندم، کنجالۀ ذرت، پودر پسته و گلوتن مایع است و از آن می‌توان به‌عنوان منبع پروتئینی در جیرۀ دام استفاده نمود. مزیّت مهم این کنجاله، دراختیار گذاشتن پروتئین‌های گیاهی و حیوانی به‌صورت همزمان می‌باشد و بنظر می‌رسد می‌تواند از جایگزین‌های کنجاله‌های گیاهی باشد. ساختن ترکیبی حاوی هر دو نوع منبع پروتئینی گیاهی و حیوانی، علاوه‌بر کاهش قیمت، سبب ایجاد تعادل پروتئین‌ها می‌شود.
هدف: در رابطه با اهمیت کنجالۀ میکس در تغذیه نشخوارکنندگان در کشور اطلاعات زیادی وجود ندارد. این پژوهش به‌منظور بررسی تأثیر استفاده از سطوح مختلف کنجالۀ میکس در جیرۀ میش‌های شیرده بر مصرف خوراک، فعالیت آنزیم‌های هیدرولیتیک و فراسنجه‌های شکمبه‌ای ‏صورت گرفت.
روش کار: جهت اجرای این آزمایش از تعداد 32 رأس میش شیری سه شکم زایش نژاد آتابای با میانگین وزنی 8/2±41 کیلوگرم در 4 تیمار و 8 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده شد. در تیمارهای آزمایشی، جایگزینی کنجالۀ میکس در سطوح صفر، 33، 67 و 100 درصد با کنجالۀ سویا صورت پذیرفت. طول دوره‌ی آزمایش 56 روز بود. جیره‌های مورد استفاده در این آزمایش بر اساس جداول انجمن ملی تحقیقات گوسفند تهیه و تنظیم شدند و در حد اشتها در دو نوبت صبح (ساعت 8) و عصر (ساعت 16) در اختیار میش‌ها قرار داده شد. خوراک روزانه به صورت کاملاً مخلوط به دام‌ها عرضه می‌شد. در تمام مدت آزمایش، حیوانات به‌طور آزاد به آب آشامیدنی تمیز دسترسی داشتند. میش‌ها در ابتدا و انتها دوره توزین شدند. همچنین خوراک داده شده و پس‌آخور هر دام به‌صورت روزانه جهت محاسبه ماده خشک مصرفی ثبت می‌شد. نمونه‌گیری از مایع شکمبه در روز آخر صورت گرفت .مایع شکمبه در زمان سه ساعت پس از خوراک‌دهی صبح توسط سوند مری گرفته شد، سپس مقدار pH محتویات شکمبه بلافاصله پس‌از استحصال، توسط دستگاه pH متر دیجیتالی سیار که در همان محل نیز کالیبره شده بود، اندازه‌گیری و ثبت‌ گردید. جهت تعیین میزان نیتروژن آمونیاکی شکمبه از نمونه‌های سه ساعت پس از تغذیه، از روش کانگ و برودریک (1980) و با استفاده از دستگاه اسپکتوفتومتر در طول موج 630 نانومتر استفاده شد. برای شـمارش پروتـوزوآ از روش مالس و دهوریتی (1984) استفاده شد. تعیین اسیدهای چرب فرار با استفاده از دستگاه گاز کارماتوگرافی با ستون مویینه انجام شد. به‌منظور اندازه‌گیری فعالیت آنزیم‌های هیدرولیتیک شکمبه شامل کربوکسی‌متیل‌سلولاز و میکروکریستالین‌سلولاز، در بخش‌های مختلف شیرابه شکمبه طبق روش هریستو (2001) استخراج گردید. به‌منظور بخش‌بندی آنزیم‌های مورد بررسی در شیرابه شکمبه به سه بخش جامد، خارج سلولی و درون سلولی، ابتدا شیرابه توسط دولایه پارچه متقال صاف گردید و مواد باقی‌مانده روی پارچه به‌عنوان بخش جامد در نظر گرفته شد. فعالیت آنزیم‌های هیدرولیتیک در هر حیوان در هریک از سه بخش شیرابه شکمبه طبق روش آگاروال (2000) محاسبه گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که در بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری در ماده خشک مصرفی در دریافت مقادیر مختلف کنجالۀ میکس وجود داشت به‌طوری ‌که با افزایش سطح کنجالۀ میکس در جیره، ماده خشک مصرفی نیز افزایش یافت (05/0>P). اختلاف معنی‌داری بین سطوح مختلف جایگزینی در pH، نیتروژن آمونیاکی و جمعیت پروتوزوآی شکمبه وجود داشت، به‌طوری ‌که با افزایش سطوح جایگزینی کنجالۀ میکس با کنجالۀ سویا، نیتروژن آمونیاکی شکمبه افزایش یافت در حالیکه pH و جمعیت پروتوزوآی شکمبه کاهش یافت (05/0P˂). با افزایش جایگزینی کنجالۀ میکس، مقدار استات روند کاهشی و پروپیونات روند افزایشی داشت (05/0P˂) و در مقادیر بوتیرات، ایزوبوتیرات، والرات، ایزووالرات و مجموع اسیدهای چرب فرار اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد (05/0P>). نسبت استات به پروپیونات همراه با افزایش مقدار کنجالۀ میکس، افزایش یافت به‌طوری که از84/1 در تیمار دریافت کننده صفر درصد جایگزینی کنجالۀ میکس به 76/2 تیمار دریافت کننده صددرصد جایگزینی کنجالۀ میکس رسید (05/0P˂). اختلاف معنی‌داری بین فعالیت آنزیم‌های کربوکسی متیل سلولاز و میکروکریستالین سلولاز در بین تیمارهای دریافت کننده سطوح مختلف کنجالۀ میکس وجود داشت، به‌طوری که با افزایش سطوح جایگزینی کنجالۀ میکس با کنجالۀ سویا، فعالیت آنزیم‌ها در بخش‌های داخل سلولی، خارج سلولی، بخش جامد و فعالیت کل کاهش یافت (05/0P˂).
نتیجه‌گیری نهایی: با توجه به نتایج حاضر، کنجالۀ میکس را به‌طور کامل می‌توان جایگزین کنجالۀ سویا در جیرۀ میش‌های آتابای نمود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The effect of using different levels of mixed meal in lactating ewes diet on feed intake, hydrolytic enzyme activity and rumen parameters

نویسندگان [English]

  • Abdolhakim Toghdory 1
  • Taghi Ghoorchi 2
  • Mohammad Asadi 3
  • Ayda Taymouri 4
1 Dept. of Animal Nutrition, Faculty of animal Science, Gorgan University of agricultural Science,
2 Gorgan University of Agricultural and Natural Resources
3 Dept. of Animal and poultry Nutrition, Faculty of Animal Science, Gorgan University of Agricultural Science and Natural Resources, Gorgan, Iranگرو
4 MS.c. Student., Dept. Animal and Poultry Nutrition, Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resoureces
چکیده [English]

Abstract
Introduction: To maintain a competitive position in the global market, the animals industry is actively looking for sustainable and practical strategies. The purpose of these strategies is to produce and provide food protein and minerals, while simultaneously ensuring the proper performance and maintaining the optimal health level of the animal. With the increase in global demand for livestock and poultry production, identifying alternative raw materials that can replace soybean meal has become increasingly critical. Soybean meal has long been used as the most appropriate plant supplement to provide protein needs in animal rations. But due to the existence of problems such as product price fluctuations, currency leaving the country, and the increase in the price of rations, its use has been limited. A high percentage of soybean meal is broken down in the rumen and its protein is broken down in favor of making microbial protein, which is undesirable. Mixed meal is the name of a mixture that contains amounts of bloodless meat powder, cotton scraps, rice bran, wheat bran, corn meal, pistachio powder and liquid gluten, and it can be used as a protein source in animal feed. The important advantage of this flour is to provide vegetable and animal proteins at the same time, and it seems that it can be a substitute for vegetable flour. Making a combination containing both types of vegetable and animal protein sources, in addition to reducing the price, creates a balance of proteins. Materials and Methods: To perform this experiment, 32 dairy ewes of the Atabai breed with an average weight of 41±2.8 kg were used in 4 treatments and 8 repetitions in a completely randomized design. In the experimental treatments, mixed meal was replaced with soybean meal at zero, 33, 67 and 100% levels. The length of the test period was 56 days. The rations used in this experiment were prepared and adjusted according to the tables of the National Sheep Research Society and were given to the ewes at two times in the morning (8 o'clock) and in the evening (16 o'clock). The daily feed was supplied to the animals in a completely mixed form. During the entire experiment, the animals had free access to clean drinking water. The ewes were weighed at the beginning and end of the period. Also, the feed given and post-feed of each animal was recorded daily to calculate the dry matter consumption. Sampling of rumen fluid was done on the last day. The pH value of the rumen contents was measured and recorded immediately after extraction by a mobile digital pH meter that was calibrated at the same place. In order to determine the amount of rumen ammonia nitrogen from the samples three hours after feeding, the method of Kang and Broderick (1980) was used using a spectrophotometer at a wavelength of 630 nm. The method of Males and Dehority (1984) was used to count protozoa. Volatile fatty acids were determined using a gas chromatography device with a capillary column. In order to measure the activity of rumen hydrolytic enzymes including carboxy-methyl-cellulase and microcrystalline-cellulase, rumen sap was extracted in different parts according to the method of Hristov (2001). The activity of hydrolytic enzymes in each animal was calculated according to the method of Agarwal (2000). Results and Discussion: The results showed that, among the experimental treatments, there was a significant difference in dry matter intake in receiving different amounts of mixed meal, so that with the increase in the level of mixed meal in the diet, the dry matter intake also increased (P<0.05). There was a significant difference between different replacement levels in pH, ammonia nitrogen and rumen protozoa population, so that with increasing replacement levels of mixed meal with soybean meal, rumen ammonia nitrogen increased while pH and rumen protozoa population decreased (P˂0.05). so that with the increase in the level of mixed meal in the diet, the dry matter intake also increased (P<0.05). There was a significant difference between different replacement levels in pH, ammonia nitrogen and rumen protozoa population, so that with increasing replacement levels of mixed meal with soybean meal, rumen ammonia nitrogen increased while pH and rumen protozoa population decreased (P˂0.05).so that with the increase in the level of mixed meal in the diet, the dry matter intake also increased (P<0.05). There was a significant difference between different replacement levels in pH, ammonia nitrogen and rumen protozoa population, so that with increasing replacement levels of mixed meal with soybean meal, rumen ammonia nitrogen increased while pH and rumen protozoa population decreased (P˂0.05).With the increase of mixed meal replacement, the amount of acetate decreased and propionate increased (P<0.05) and no significant difference was observed in the amounts of butyrate, isobutyrate, valerate, isovalerate and total volatile fatty acids (P>0.05). The ratio of acetate to propionate increased with the increase in the amount of mixed meal, so that it reached from 1.84 in the treatment receiving 0% mix meal replacement to 2.76 in the treatment receiving 100% mixed meal replacement (P˂0.05). There was a significant difference between the activity of carboxymethyl cellulose and microcrystalline cellulose enzymes among the treatments receiving different levels of mixed meal, so that with the increase in the replacement levels of mixed meal with soybean meal, the activity of enzymes in the intracellular and extracellular parts, solid part and total activity decreased (P˂0.05). Conclusion: According to the results, mixed meal can be completely replaced by soybean meal in the diet of Atabai ewes.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Atabai ewes
  • Carboxymethyl cellulase
  • Feed intake
  • Microcrystalline cellulose
  • Mixed meal

مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از تاریخ 30 آبان 1403
  • تاریخ دریافت: 20 فروردین 1403
  • تاریخ بازنگری: 27 آبان 1403
  • تاریخ پذیرش: 30 آبان 1403